خانه دسته‌بندی نشده بربال ابرها؛ نمایش قهرمان‌هایی بود که در زندگی‌مان حضور دارند

بربال ابرها؛ نمایش قهرمان‌هایی بود که در زندگی‌مان حضور دارند

به گزارش «عمار فیلم»، مستند «بر بال ابرها» به نویسندگی و کارگردانی حسین مسرور درباره آقای جمشید شفقتی بهورز و عضو تیم سیار مرکز بهداشت شهرستان تالش ساخته شده است. از ابتدای مستند مخاطب با آقای شفقتی و حرفه سخت او آشنا می‌شود. فردی که مشکلات و سختی ها را به جان می‌خرد تا بتواند با عبور از مسیرهای صعب العبور به مناطق محروم و روستاهای دور افتاده شهرستان تالش برود و به مردم این مناطق خدمات بهداشتی و درمانی برساند.

در ادامه متن کامل گفتگوی واحد مرکزی جشنواره مردمی فیلم عمار را با آقای حسین مسرور کارگردان بر بال ابرها و یکی از شرکت کنندگان جشنواره مردمی فیلم عمار، خواهید خواهند.

چه شد که به سراغ این سوژه رفتید؟

من کارمند دانشگاه علوم پزشکی گیلان هستم و سوژه‌ام همکارم بود. ایده‎ کار هم سه یا چهار سال پیش توسط یک پزشک که از پزشکان یکی از مراکز درمانی شهرستان تالش بود به فکرم رسید. مرحله‎ی پیش تولید سه یا چهار سال طول کشید، یکسال هم برای تدوین نهایی زمان گرفته شد تا بالاخره کار به اتمام رسید.

سابقه کار تصویربرداری داشتید یا مستند ساخته بودید؟

خیر. بنده فارغ التحصیل انجمن سینمای جوان، دفتر تالش هستم. این اولین مستند من است یا بهتر بگوییم اولین مستند بلند من است، کارهایی مثل فیلم کوتاه دارم اما می‎توان گفت این اولین کار مستند بلند من است.

راجع به پخش مستند هم توضیح می‎دهید؟ تا حالا جایی پخش شده است؟

فعلا جایی پخش نشده است، این کار را برای شبکه مستند فرستاده‌ام اما فعلا جوابی نگرفتم. یک اثر دیگر هم برای جشنواره سینما حقیقت فرستاده بودم که ظاهرا برای بخش مسابقه برگزیده نشد.

مستند را برای افراد پخش کردید؟ بازخوردها چطور بوده است؟

برای معلم‎ها و یک‌سری افراد خاص پخش کردند. بازخورد خوب بود برایشان جذابیت داشت. این کار به نظر خودم کار جدیدی بود.

از ابتدا فیلمنامه داشتید؟

حوزه کاری بنده با این جریان مرتبط است و قبلا هم مشورت هایی رو گرفته بودم البته صحبت هایی شده بود با آقای شفقتی که می‌توانست روی کیفیت کار تاثیر بگذارد. سناریوی خاصی را ما تنظیم نکردیم بیشتر دوربین را رها کردیم در کارهای روزمره¬ای که آن آقا انجام می داد. توانستیم بخشی اش را تصویر بگیریم که بخشی از مناطق صعب العبور بود. در کل فضای خاصی نداشتیم همه کارهایی که انجام دادیم، دیالوگ هایی که رد و بدل شد همه فی البداهه بود گذاشتیم که خودشان راحت باشند. یک هدف ما ساخت مستند اجتماعی، مردمی بود البته در حوزه بهداشت و درمان هم ورود کردیم که این فرد را بشناسانیم که مردم بدانند که چنین فردی هم بین ما وجود دارد که به جاهایی که هیچکس نمی¬رود، می رود و به عشایری که دسترسی به مرکز شهر و امکانات ندارند، خدمات ارائه می دهد.

عدم وجود فیلمنامه باعث نشد مخاطب این اثر را نپسندد؟

کار مستند است، کار مستند معمولا سناریوی خاصی ندارد البته برخی مستندسازان بنا به شرایط مستندشان نیاز به دیالوگ دارند اما ما سعی کردیم این مستند خیلی خودمانی ساخته شود حتی مصاحبه‌ای که آقای شفقتی انجام داد از روی یک متن پیش نوشته شده نبود. شاید بعضی ها ایراد بگیرند اما به نظر من اگر در مستند‌سازی خیلی در چارچوب‌های خاص حرکت کنیم شاید ضربه بخوریم، شاید آن کاری که دوست داریم ساخته نشود. ما دوربین را رها کردیم و در نهایت بعد از هفت بار تدوین یک کار سی و نه دقیقه‌ای درآمد.

مستند داستان اصلی نداشت؟

چرا اتفاقا داستان هم داشت و داستانمان هم مشخص بود. اگر مخاطب آشنا به فیلم‌سازی اثرمان را ببیند متوجه خواهد شد که داستان در عمق اثر وجود دارد اما سناریو نوشته و مکتوب نداریم و ما می‌خواستیم خدمات را نشان بدهیم.

فیلم برداری کار چه مدت طول کشید؟

فیلم برداری مستند «بر بال ابرها» روی هم رفته دو هفته به طول انجامید.

قصد شما از ساخت این مستند چه بود؟

نیت من نشان دادن قهرمان‌های دیده نشده بود که در جامعه ما و در کنار ما زندگی می‌کنند و کارشان را به نحو احسن انجام می‌دهند و نیز در بین مردم هستند، و بین خودشان و دیگران فرقی نمی‌گذارند. قهرمان‌ها در زندگی‌مان با شرایط و کارهای مختلف حضور دارند حالا من در این حوزه کار کردم، ممکن است که یک مکانیکی باشد که کار خوب انجام می‌دهد و به عنوان یک قهرمان باشد.

راجع به سختی های کار برایمان بگویید.

کار کردن در طبیعت خطراتی دارد که البته خطرهای بزرگ و کوچکی از بغل گوشمان رد شد خطرهایی که ممکن بود به ما آسیب‌های جانی برساند. جذابیت‌های خاصی هم در کنار سختی ها وجود داشت، تصور کنید در نزدیکی قله کوه در یک فضای پوشیده شده از برف شما در حرکت هستید، حرکت کردن در برف سخت بود حتی نزدیک بود چند سگ وحشی به ما حمله کنند. گاهی هم، راه را گم کردیم چون همه جا را برف گرفته بود راه به راحتی قابل شناسایی نبود. سرمای هوا هم تاثیر خودش را در حرکت کردن و فعالیت هایمان می‌گذاشت.

شب جای ماندن هم داشتید؟

نه کوتاه بود ما خودمان را سریع به خانه ای که در آن دل کوه بود رساندیم بعد همان جا ساکن شدیم، شب را گذراندیم.

با جشنواره عمار آشنا هستید؟

اولین بارم است که در جشنواره مردمی فیلم عمار شرکت می‌کنم، برنامه‌های «نادر طالب زاده» را دنبال می‌کنم، انسان خوبی هستند. جشنواره عمار بعد فتنه ۸۸ شروع شد، رسالتش را می شناسم و باید بگویم تا حدی با این جشنواره آشنایی دارم.

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید