خانه خانه3 اول اولویت، بعد کار - نگاهی به مستند در سنگر دانش

اول اولویت، بعد کار – نگاهی به مستند در سنگر دانش

آورده‌اند که سه نفر کار لوله‌کشی انجام می‌دادند. به این‌صورت که نفر اول زمین را حفر، نفر دوم لوله را جاگذاری و سومی حفره را پر می‌کرد. از قضا یک روز نفر دوم نیامد! این شد که نفر سوم تمام روز داشت چاله‌های نفر اول را پر می‌کرد.

یک وضعیتی پیش می‌آید که تاکنون سابقه نداشته است و همه مبهوت و درمانده‌اند. بعضی‌ها کما فی السابق به کار خودشان ادامه می‌دهند. بعضی فقط کمی ضرر یا سود می‌کنند. و دیگرانی هم کل زندگی‌شان تحت‌الشعاع قرار می‌گیرد. از اولین روزی که خطر کرونا به رسمیت شناخته شد و آدم‌هایی روانهٔ قبرستان و بیمارستان شدند، برخی مشاغل وضعیت‌های مشابه پیدا کردند.

در این بین شرکت‌ها و کار و کاسبی‌هایی حاضر شدند سود نبرند و حتی ضرر کنند تا این بحران پیش آمده را پشت سر بگذاریم. مستند «در سنگر دانش» یک چنین به خرج دادن انسانیتی را روایت می‌کند که مدیر یک شرکت دانش‌بنیان پیشرفته بر اساس اولویت تصمیم می‌گیرد کاربری شرکت را به تولید ماسک تبدیل کند!

نمی‌توانیم خیلی حلاجی کنیم این کار مدیر تا چه حد ریسک می‌خواهد و تا چه اندازه امکان موفقیت دارد… اما می‌توان به این مدل درک از اولویت‌ها و اهمیت قائل شدن برای اهم و مهم افتخار کرد. گاهی انجام یک کاری که خیلی هم خوب و حساس است ولی اولویت نیست نه تنها اثری ندارد، بلکه ممکن است معکوس هم واقع شود و مجموعا نتیجهٔ بدتری بدهد. مثل لوله‌کشی بدون لوله گذاشتن.

میدان دادن به جوانان

موضوع بعدی که در مستند کاملا مشهود بود و نتیجه‌های حاصل از آن غیرقابل انکار است، میدان دادن به جوانان و افرادیست که به بهانهٔ کم‌تجربگی و ناپختگی کمتر کسی بهشان اعتماد می‌کند تا به نتیجهٔ مطلوب برسد. این اتفاق مخصوصا در سال‌های اخیر طلسم این بی‌اعتمادی را شکسته و روز به روز شاهد افزایش این امید به جوانان هستیم.

اما یک ایراد در پراکندگی محتوا بود که مثلا بدون هیچ مقدمه و پیش‌درآمدی بحث دربارهٔ ماسک کات می‌خورد به بحث و صحبت راجع به ساخت هواپیما. اگر این موضوعات هم باید در مستند گنجانده می‌شد، بهتر بود یک نقطهٔ پیوند مناسب بین محتواها پیدا، و سپس موضوعات کنار هم قرار داده میشد.

راجع به بحث فرمی اشکالات زیادی وجود داشت و یک‌جورهایی می‌شود گفت فرم در خدمت محتوا نبود. مثلا زاویه و مکان دوربین در خیلی از صحنه‌ها درست نبود. مثل آن‌جایی‌که با فرد دارای دکترای فیزیک پلاسما مصاحبه می‌کنند، زاویهٔ دوربین باید طوری باشد که تصویر به ما حس ابهت و بزرگی فرد را بدهد.

درحالی‌که این‌چنین نبود، حتی حس برعکس آن، یعنی حقارت از تصویر برمی‌آمد و به مخاطب این‌گونه القا میشد. چون دوربین بالاتر از سطح چشم یا آی‌لول قرار داشت. نکتهٔ بعدی قاب‌بندی‌های نادرست بود که یا اصول سادهٔ ترکیب‌بندی در آن رعایت نشده بود، و یا اجرای اشتباه اصول ترکیب‌بندی نگاه ما را از سوژهٔ اصلی می‌دزدید و تمرکز را به‌هم می‌زد. راجع به نور هم می‌شود اشکالاتی شبیه به دوربین وارد کرد.

مثلا در اواخر مستند که هوا تاریک شده و از نور چراغی که از پشت دوربین سوژه(ها) را روشن می‌کند استفاده می‌شود، سوژهٔ اصلی که مدیر کارخانه است فقط بخشی از صورتش واضح است ولی راوی کاملا تمام‌رخ به‌سمت نور ایستاده است.

مستند در سنگر دانش
مستند در سنگر دانش

در یکی دو پلان از اوایل مستند که دو دوربینه ضبط شده، اصلاح رنگ و نور به درستی صورت نگرفته و وقتی تصویر از دوربین مستر به دوربین دوم منتقل می‌شود، تغییرات رنگی تصویر به چشم می‌آیند و در نتیجه حس متفاوتی ایجاد می‌کنند.

بابت صداگذاری و موسیقی هم این نکته – بیشتر – در اوایل مستند وجود داشت که صدای ابزارآلات کارخانه علاوه بر ایجاد مزاحمت برای مخاطب، صحبت راوی و مدیر شرکت را می‌پوشاند یا ناواضح جلوه می‌داد. این اشکال را می‌شد با موسیقی یا حتی ضبط دوبارهٔ صدا در مرحلهٔ پس‌تولید از بین برد.

موسیقی هم به‌جز در موارد معدود، در هیچ قسمت دیگری از مستند استفاده نشده بود و خیلی سطحی روی آن کار شده بود. به‌غیر از پیام و محتوای قابل تأمل و الگوگیری، مستند در کل با ضعف کارگردانی دست و پنجه نرم می‌کرد و نیاز جدی برای برطرف کردن آن در ساخته‌های بعدی، مخصوصا با چنین مضمونی دارد.

نویسنده : سید محمد یوسف جلالی

مستند درباره دانش بنیان

ارسال یک پاسخ

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید!
لطفا نام خود را در اینجا وارد کنید