تأثیر گذاری سینما از زمان پیدایش تا به همین امروز همواره مورد بحث میان صاحب نظران عرصه های مختلف بوده است، به نوعی که گاهی با همین ابزار سینما ملت هایی به مسلخ جنگ فرستاده شدند و با همین سینما روایت هایی خلاف آن چه به وقوع پیوسته بود روایت شد.
در سینما تو می توانی دروغ را راست و راست را دروغ منعکس کنی، کاری که هالیوود خوب توانسته انجام دهد، هالیوود بخش هایی از تاریخ را که می خواهد روایت می کند و بخش هایی که نمی خواهد به آن نمی پردازد، شخصیت هایی را بزرگ می کند و شخصیت هایی را نادیده می گیرد، این ماهیت نظام رسانه ای هالیوود همواره در سخنرانی هایی که رهبر معظم انقلاب به موضوع هنر اشاره داشته است انعکاس داشته است و در یکی از همین سخنرانی ها این چنین از ذائقه سازی آمریکایی ها برای دیگر کشورها می فرماید:
« یکی از نکاتی که باید در مواجههی با دنیای غرب کاملاً به آن توجه داشت، عامل و ابزار هنری است که در اختیار غربیهاست. این ها از هنر حداکثر استفاده را کردهاند برای ترویج این فرهنگ غلط و منحط و هویتسوز؛ بخصوص از هنرهای نمایشی، بخصوص از سینما حداکثر استفاده را کردهاند.
اینها به صورت پروژهای یک ملت را تحت مطالعه قرار میدهند، نقاط ضعفش را پیدا میکنند، از روانشناس و جامعهشناس و مورخ و هنرمند و اینها استفاده میکنند، راههای تسلط بر این ملت را پیدا میکنند؛ بعد به فیلمساز، به فلان بنگاه هنری در هالیوود سفارش میکنند که بسازد و میسازد. بسیاری از فیلمهائی که برای ماها و برای کشورهائی نظیر ما میسازند، از این قبیل است. من از فیلمهای داخل خود آمریکا خبری ندارم؛ اما آنچه که برای ملتهای دیگر میسازند، جنبهی تهاجم دارد.
چند سال پیش از این در خبرها بود که در بعضی از کشورهای بزرگ اروپائی تصمیم گرفته شد که با فیلمهای آمریکائی مقابله شود. آنها مسلمان نیستند، اما آنها هم احساس خطر میکردند؛ آنها هم احساس تهاجم میکردند. نسبت به کشورهای اسلامی البته بیشتر، و در مورد کشور انقلابی ما هم به طور ویژه؛ نگاه میکنند، خصوصیات را میسنجند، وضعیت را میسنجند، فیلم را بر اساس آن میسازند، خبر را بر اساس آن تنظیم میکنند، رسانه را بر اساس آن شکل میدهند و میفرستند فضا. باید به اینها توجه داشت. سلیقهسازی میکنند، فرهنگسازی میکنند؛ بعد از آنکه سلیقهها را عوض کردند، ذائقهها را عوض کردند.[1]»
رهبری همچنین در سخنرانی دیگری در رابطه با تاریخ سازی دروغین و خلاف واقع در سینمای آمریکا این چنین فرموده اند:
«اگر شما اوضاع و احوال قرن هجدهم و قرن نوزدهم و قرن بیستم میلادی را مطالعه کرده باشید – همانی که خود غربیها تدوین کردند و گفتند، نه آنچه که مخالفان آنها و دشمنان آنها تدوین کردند – میبینید که اینها چه کردند در شرق آسیا، در هند، در چین، در آفریقا، در آمریکا؛ چه بلائی بر سر بشریت آوردند؛ چه جهنمی برای ملتها و انسانها به وجود آوردند و آنها را سوزاندند؛ فقط برای بهرهکشی، برای استثمار. در علم پیشرفت کردند، در فناوری پیشرفت کردند، صنعت خودشان را به اوج رساندند، اما این را در خدمت بدبخت کردن ملتها به کار بردند؛ چرا؟ چون آن تمدن پایهی معنوی نداشت، معنویت در آن نبود. وقتی معنویت نبود، اخلاق هم نخواهد بود. ادعای آنها نسبت به اخلاق، ادعای دروغین است؛ هیچ واقعیتی ندارد. بله، در فیلمهای سینمائی، در تلاش هالیوودی، اخلاق هست، صبر هست، عقل هست؛ اما در واقعیت زندگی، این حرفها وجود ندارد. وقتی دوری از معنویت شد، این میشود.[2]
ایشان در سخنانی سینما را ابزاری برای انتقال معنویت به جامعه برشمردند.
«نکتهی دیگری هم که من باید عرض کنم، این است که برجستگیهای یک جامعه در این زمینههای ذهنی و فکری و علمی باید در خدمت تعالی انسان قرار بگیرد. امروز در دنیا اینجور نیست؛ امروز در دنیا نه علم در خدمت تعالی انسان است، نه هنر و نه بقیهی چیزها. خب، یک نمونهی هنر، سینماست. قلهی سینمای دنیا، هالیوود است. این دستگاههای هنری دنیا چقدر به اخلاق بشری، به معنویت انسان، به امیدبخشی به انسان کمک میکنند؟ عکس قضیه است؛ نمیشود گفت صفر، مبالغی زیر صفر! یعنی بنیانهای اخلاقی را، بنیانهای فکری را، تعالی بشری را تخریب میکنند. امروز در دنیا، هنر در خدمت تعالی انسان نیست؛ علم هم همین جور. علم در خدمت سرمایهداری است، در خدمت ثروتاندوزان است. [3]»
هالیوود در خدمت کیست؟
امروز برجستهترین و تواناترین مجموعهی سینمایی دنیا در «هالیوود» است. شما ببینید هالیوود در خدمت چیست، در خدمت کیست، در خدمت کدام فکر و کدام جهت و کدام خواب برای بشریتِ بیچارهی رو به رشد است. من که نه در سینما تخصص دارم، نه هالیوود را درست میشناسم، این را نمیگویم؛ این نقلِ سخن کسانی است که کارشان این است، فکرشان این است و نقاد این صحنهها و میدانها هستند؛ اینها میگویند امروز هنر سینمایی – که من هالیوود را به عنوان برجستهترین، مثال زدم؛ والّا بقیهی مجموعههای سینمایی دنیا هم همینطورند – در خدمت اشاعهی فحشا، اشاعهی پوچی، اشاعهی بیهویتی انسان، در خدمت خشونت، در خدمت مشغول کردن بدنهی ملتها به یکدیگر است تا طبقهی متعالی و بالا بتوانند بیدغدغه زندگی کنند. سینما که یک هنر بسیار پیشرفته و مدرن است، اینگونه است؛ شعر هم همینطور است؛ قصه هم همینطور است؛ نقاشی هم همینطور است؛ انواع شعبههای هنر همینگونه است.[4]
رهبری در آخرین واکنش به خلاف آن چه در واقعیت از جامعه آمریکا در هالیوود منعکس می شود و سیاه نمایی هایی که در سینمای ایران شاهدش هستیم در دیدار با مسئولان قوه قضائیه چنین فرمودند:
متأسفانه با غفلت برخی مسئولان مربوط در عرصه نظارت بر فیلمها، شاهد نمایش فیلمهایی هستیم که اساس و مبانی قضایی جمهوری اسلامی را زیر سؤال میبرند، غربیها بر خلاف واقعیت، در فیلمهای سینمایی، دادگاههای خود را عرصه عدالت محض نشان میدهند ولی ما حتی در ارائه واقعیات کشور از ظرفیتهای هنری و رسانهای بهره نمیگیریم و گاهی بر عکس نشان میدهیم.
ایشان با اشاره به سخنان رئیس جمهور آمریکا درباره ۱۰ سال حبس برای کسانی که نمادهای بردهداری و نژادپرستی را به پایین بکشند و یا جدا کردن فرزندان مهاجران از والدینشان گفتند: البته از این بیقانونیها در غالب فیلمهای غربی خبری نیست.
اگر شما هم می خواهید با شیوه روایت هالیوود از دادگاه های آمریکا و تاریخ مواجه شوید و وقت کافی برای دیدن فیلم های زیادی ندارید به شما پیشنهاد می کنم 3 فیلم «سلما»، «من علی هستم» و «مالکوم ایکس» را ببنید
- دیدار جوانان استان خراسان شمالی 23/07/1391
- دیدار نخبگان و برگزیدگان کرمانشاه 26/07/1390
- دیدار دانشجویان برگزیده و نمایندگان تشکلهای دانشجویی 24/07/84
چی تو این کشور درست هست که حالا سینما درست باشه